چرا پراپ فرم؟
چرا پراپ فرم؟
میدانیم کسی که این مطلب را میخواند معامله گر بازارهای مالی است و یا شاید تجربه معاملات در بازار هم دارد. پس مخاطب ما در این مطلب مشخص است. یک تریدر
مسیر معامله گری در بازارهای مالی در ابتدا ساده به نظر میرسد. هرکس با خودش فکر میکند میتواند دکمه خرید و فروش را بزند در نهایت برنده بازی است و همچون اکثر معامله گران حرفه ای بازار در اوایل کار بدون داشتن هرگونه استراتژی و مدیریت سرمایه یک حساب دمو ساخته و سپس بدون در نظر گرفتن شرایط اقدام به خرید و فروش کرده و در نهایت حتی آن حساب هم بازنده باشد آن شخص برنده است. چون هیچ پولی درکار نبوده و صرفاً از دید من آن شخص فقط نوسانات قیمت را دیده است. حال اگر برنده میدان هم باشد آن شخص احساس بازندگی میکند که چرا با سرمایه اولیه نتوانسته سوددهی داشته باشد. از این رو اولین اقدامی که انجام میدهد واریز پول به حساب بروکر ها و یا صرافی ها برای شروع معاملات است و ماجرا آغاز میشود و خبر ندارد معامله گری مسیری پر پیچ و خم است که تا پیدا کردن سه اصل ثابت و پایدار مثل رعایت استراتژی، رعایت مدیریت سرمایه و مسائل روانشناختی راه درازی در پیش دارد و عملاً سرمایه برای معامله در مرحله آخر است. اما نوسانات قیمت چنان تحریک آمیز است که معامله گر چشمانش را به روی اصول میبندد و فکر میکند داشتن سرمایه یا پول تنها راه چاره برای کسب درامد است.
حتی داشتن یک استراتژی به تنهایی چاره کار نیست. همه اصول در کنار هم باعث میشود یک معامله گر بازار های مالی موفق شود. از این رو طبق آمار بالای هشتاد درصد از معامله گران بازار های مالی متضرر هستند. چرا که با سرمایه ای اندک به فکر درامد های هنگفت هستند و شبانه روز مشغول رویا پردازی هستند.
سرمایه هرچقدر کمتر باشد امکان از دست رفتن آن بیشتر است
سرمایه هرچقدر کمتر باشد امکان از دست رفتن آن بیشتر است. اما این بدین معنا نیست که سرمایه بزرگ تنها چاره برای کسب درامد است. ولی اگر معامله گر اصول معامله گری را رعایت کند، نه تنها احتمال خطا و از دست دادن بخشی از سرمایه را برای خود کاهش داده است بلکه میتواند سودهای آرام و پیوسته داشته باشد. درست است کسی که با سرمایه خود کار میکند اشراف کامل به سرمایه خود دارد و هر زمان به هر میزان که سود کند میتواند آن را برداشت کند اما خلاء کنترل ریسک در معاملاتش همیشه هست. از طرفی درگیر کردن سرمایه بزرگ یک چالشی بزرگ برای معامله گر است. برای همین بهترین راه حل حتی برای کسی که سرمایه کافی برای اتخاذ معاملات دارد، پراپ تریدینگ است.
از آنسو عده ای از معامله گران استراتژی معاملاتی دارند و در حساب دمو آن را بک تست و فروارد تست کرده اند. میدانیم که داشتن حساب دمو هیچ احساسی ندارد. هرچه هم به خود تلقین کنیم که بعدا این سرمایه قرار است بصورت واقعی معامله شود ولی در نهایت مغز به ما فرمان میدهد این حساب دمو هست و یکی از دلایل موفقیت آمیز همین حساب های دمو این است که هیچ احساسی درگیر نمیشود. از آنسو فروارد تست گرفتن روی حساب واقعی ممکن است منجر به از دست دادن کل سرمایه شود. حال اگر این سرمایه هرچه بزرگ باشد بدتر. برای آن دسته افرادی که میخواهند آن استراتژی معاملاتی را در جایی شبیه به حساب واقعی محک بزنند تا احساسات آنها هم درگیر شود پراپ تریدینگ یک گزینه مطلوب است. چون با پرداخت مبلغی جزئی معامله گر میتواند هم خود و هم استراتژی را تست کند و در نهایت احتمال اینکه سرمایه بزرگی را از دست بدهد خیلی کم است.
عموم افرادی هم که به پراپ ها جذب میشوند از دسته از افرادی هستند که معامله گر بسیار منضبطی هستند اما اصلاً سرمایه مناسبی برای معامله ندارند. گاهاً ممکنه سرمایه آنها زیر هزار دلار باشد ولی سود معقول یک تا پنج درصد در ماه اصلاً برایشان به صرفه نیست و فرایند سودگیری از بازار در میان مدت باعث خستگی آنها میشود و در بعضی مواقع این خستگی از گرفتن سودهای اندک باعث میشود آنها دست به معاملات پرریسک و احساسی بزنند. درسته که آنها این توانایی را دارند اما دوست دارند با سرمایه های بزرگتر کار کنند تا نسبت به وقتی که برای خود میذارند عایدی بیشتری داشته باشند.
و در نهایت کسی که به دید قمار و یا شانس وارد هر عرصه ای میشود نه تنها پراپ تریدینگ بلکه هر بیزینسی که واردش شود منتج به از دست دادن سرمایه اش خواهد شد.
تیم تحریریه تریدرز کامبت